تأثیر اندیشههای حضرت امام (ره) بر جنبشهای اسلامی معاصر
تأثیر اندیشههای حضرت امام (ره) بر جنبشهای اسلامی معاصر
تأثیر اندیشههای حضرت امام (ره) بر جنبشهای اسلامی معاصر
پیروزی انقلاب اسلامی نقطقه عطفی در حرکت جنبشهای اسلامی به حساب میآید چرا که نهضت انقلابی ایران مبتنی بر اندیشههای حضرت امام خمینی (ره) به صورت حرکتی اسلامی با ماهیتی الهام بخش بر سایر نهضتهای اسلامی به پیروزی رسید
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جهان به صورت 2 قطبی مطرح بود و بقیه کشورها اقمار این 2 قطب محسوب میشدند. لذا روابط کشورهای اسلامی با یکدیگر بر مبنای روابط اقماری 2 قطب با یکدیگر صورت میگرفت. در این بین گاهی کشورهای اسلامی موفق به ایجاد اتحاد بین یکدیگر در سطح منطقهای میشدند و هدفهای ملی خود را در این سطح دنبال میکردند. از عناصر اصلی مقوم این اتحاد منطقهای تکیه بر ناسیونالیسم عربی برای حل مشکلات جامعه عربی در عرصههای مختلف بود. بنابراین جنبشهای اسلامی در منطقه و حتی داخل کشورهای اسلامی متأثر از ناسیونالیسم بودند چه از حیث تأثیرگذاری در حوزه داخل و چه عرصه خارجی. اتحاد کشورهای عربی نیز حول محور عربیت و تشکیل اتحادیه عرب با محوریت مصر و تأکید بر ناسیونالیسم عربی باعث شد که موضعگیری کشورهای عرب مسلمان در برابر مشکلات پیشروی جهان عرب در عرصه خارجی جنبه عربی به خود بگیرد. لذا در برابر بحران اصلی جهان عرب یعنی رژیم صهیونیستی با تکیه بر ناسیونالیسم عربی ایستادگی میکردند.
شکست ارتشهای عرب در برابر رژیم صهیونیستی در سال 1967 میلادی و بعد از آن شکست مصر و سوریه از رژیم صهیونیستی در سال 1967 میلادی و بعد از آن شکست مصر و سوریه از رژیم صهیونیستی در سال 1973، ناسیونالیسم عربی را به عنوان تنها ایده ایستادگی در برابر مشکلات جهان عرب به ویژه رژیم صهیونیستی زیر سؤال برد و موجب شکستن هیمنه ناسیونالیسم عربی یگانه راه حل خروج از بحران شد. مشکلات اقتصادی کشورهای عرب به ویژه مصر و کشورهای عرب آفریقایی که به نوعی از نعمت نفت بیبهره بودند باعث شد نتوانند بر مشکلات اقتصادی در عرصه داخلی فائق آیند. این سرخوردگی داخلی مردم به علاوه شکست اعراب درگیر در جنگ از رژیم صهیونیستی باعث شد بسترهای مناسب سیاسی، مبارزاتی در داخل کشورهای عرب مسلمان به ویژه در کشورهای عرب مسلمان آفریقایی و بالاخص کشورهای درگیر با رژیم صهیونیستی شکل بگیرد. بسترهای شکلگیری جنبشهای اسلامی و شیوههای مبارزاتی آنها در کشورهای مختلف اسلامی در خاورمیانه و آفریقا متناسب با فضای خاص هر کدام از کشورهای اسلامی فرق میکرد. در سوریه اسلامگرایان اخوانالمسلمین اقدام به برگزاری تظاهرات کردند که منجر به سرکوبی آن توسط حزب بعث سوریه شد. در مصر حرکتها و جنبشهای سیاسی ـ اجتماعی بویژه اخوانالمسلمین وارد عرصه مبارزات انتخاباتی شدند.
با ایجاد جنبشهای اخوانالمسلمین در 100 کشور اسلامی با تاکتیکهای مبارزاتی مختلف متناسب با فضای خاص هر کشور اسلامی که در تمام آنها اصول مشترکی دنبال میشد. گروههای اسلامی حکومتگران خود را از حیث پاسخگویی به بحرانهای موجود و الگوی حکومتی آنها به چالش کشیدند تمام گروههای اسلامی برخاسته از اسلام و خواستار اجرای اسلام در عرصه داخلی برای حل مشکلات بودند. این گروهها کمابیش اهداف مشترکی را دنبال میکردند که از آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
1. ایجاد الگوی بومی حکومت (فراخور حال هر کشور مسلمان) مبتنی بر اسلامیت
2. ایجاد اسلام سیاسی فعال که پاسخی بود به چالشهای حکومتگران عرب در عدم کارایی بویژه در رویارویی با آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیز مشکلات اقتصادی داخلی
3. ایجاد اتحاد اسلامی بین گروههای اسلامی مختلف به عنوان راهکاری برای حل مسائل مسلمانان و رویارویی با رژیم صهیونیستی و استکبار آمریکایی
5. مردم گرایی که نماد کامل آن را میتوان در اسلام و حکومت اسلامی یافت که حکومتگران عرب ، در این بخش ناکارآمد بودند.
اما این موارد در بسیاری از جاها به صورت عملی تحقق نیافت و علت آن نیز سرکوبهای فراوان حکومتهای عرب به ویژه در مصر و برخی از کشورهای اسلامی بزرگ بود که در آنجا هزاران نفر از مسلمانان تا پیروزی انقلاب اسلامی قتل عام شدند.
الف) اسلامی بودن انقلاب ایران در تأکید بر( اسلامیت انقلاب نه شیعی بودن آن) به عنوان راهکار اصلی پیروزی انقلاب اسلامی
ب) انقلاب اسلامی متأثر از اندیشههای حضرت امام و رهبری ایشان توانست رژیمی را نابود کند که دست نشانده استکبار و ژاندارم منطقه بود و نشان داد که استکبار هر قدر هم که قوی باشد در برابر اراده انسانهای آزاد و مسلمان چیزی نیست، لذا ملتهای مسلمان دیگر نیز میتوانند رژیمهای دست نشانده و ظالم خود را که به مراتب ضعیفتر از رژیم شاهنشاهی ایران است نابود کنند.
ج) امام به وسیله انقلاب اسلامی و مردم مسلمان ایران توانست در مقابل استکبار جهانی بایستد که پیش از این جنبشهای اسلامی تحت فشار حکومتهای خود، خویش را قادر به این کار نمیدیدند. لذا حرکت انقلاب اسلامی در برابر فشار استکبار و تحمل آنها باعث افزایش ضریب سختی پذیری و تحمل پذیری سایر جنبشهای اسلامی در برابر استکبار شد. تحمل فشارها و تحریمهای استکبار جهانی بویژه آمریکا توسط جمهوری اسلامی در 28 سال گذشته، امید به مقاومت را در بین سایر مسلمانان جهان تشدید کرده است. مواردی که جمهوری اسلامی مستقیما آمریکا را به چالش طلبیده است، از مواردی میباشد که تأثیرات ژرفی بر مقاومت جنبشهای اسلامی گذاشته، به ویژه جریان گروگان گیری لانه جاسوسی که باعث فروپاشی هیمنه آمریکا در جهان اسلام شد. باعث شد که جنبشهای اسلامی توانایی مقابله با آمریکا و رژیم صهیونیستی را در خود ببینند و شرایط سخت مبارزه را تحمل کنند.
د) تأکید بر نمادهای مشترک که بین تمام مذاهب اسلامی مشترک است مانند شعار «اللهاکبر».
استفاده از این شعارها و نماد مشترک مسلمانان در پیروزی انقلاب اسلامی و نیز استفاده از این شعار در نبرد حق و باطل انقلاب اسلامی با عراق باعث شد که جمهوری اسلامی به عنوان کشور مسلمانی که با اتکا به این شعار و نماد به پیروزی رسید به عنوان الگوی اسلامی سایر مسلمانان قرار گیرد.
2ـ صدور انقلاب و ماهیت و معانی آن و نقش صدور انقلاب در معرفی الگوی حکومتی به سایر جنبشهای اسلامی
دومین عاملی که باعث استقبال مسلمانان سایر کشورها به خصوص مسلمانان خاورمیانه و آفریقا از انقلاب اسلامی شد، عدم سکوت انقلاب اسلامی در برابر مواضع کشورهای استکباری ، به ویژه آمریکا در استضعاف مسلمانان سایر کشورها میباشد. از آنجا که این عدم سکوت به صورت حمایت عملی از مستضعفین جهان بالاخص مستضعفین مسلمان در قالب صدور انقلاب اسلامی انجام میشد، لذا ملتهای مسلمان و جنبشهای اسلامی به انقلاب اسلامی با عنوان حامی نگاه میکردند و همیشه موضع مثبت نسبت به انقلاب اسلامی داشتند. این نگاه مثبت که ریشه در ماهیت صدور انقلاب اسلامی داشت، منبعث از اسلام و اندیشههای امام خمینی (ره) بود. چرا که صدور انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه جنبه سلبی داشته باشد ، جنبه ایجابی داشت. بدین معنی که انقلاب اسلامی در ذات خود واجب الصدور بود و اگر دست به صدور و تبلیغات اسلام و حمایت از مستضعفین و مسلمانان تحت ستم نمیزد، ماهیت اسلامی خود را از دست میداد. دلایل این مسئله را نیز با آیات ، روایات و احادیث مختلف میتوان بیان کرد. از آن جمله حدیث (من سمع رجل ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس به مسلم) یا (من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس مسلم) و... است که نشان از جنبه ایجابی صدور انقلاب دارد و نشان میدهد که انقلاب اسلامی نه به خاطر واکنش به محیط خود و از موضع انفعال بخواهد دست به صدور انقلاب و فعال کردن جنبشهای اسلامی برای برون رفت خود از وضعیت پیش آمده بزند. بلکه به خاطر ماهیت اسلامی آن صدور برای آن واجب مینماید. لذا چنانچه ما در بسته میماندیم و دست به صدور انقلاب اسلامی نمیزدیم، ماهیت اسلامی انقلاب از بین میرفت لذا حضرت امام نیز فرمودند، که اگر ما در بسته بماینم قطعا با شکست مواجه میشویم. چرا که این شکست، شکست در اسلامیت است که هویت و ماهیت انقلاب اسلامی و نظام و جمهوری اسلامی است .
البته صدور انقلاب اسلامی به دو صورت اعمالی و اعلامی محقق کننده بدین معنی که ما در مواضع خود نسبت به مسلمانان جهان چه موضعی را اتخاذ میکنیم و نیز در عرصه عمل چگونه از آنها حمایت میکنیم.
نکته دیگر اینکه صدور انقلاب دو نوع است:
1- جنبه الهام بخش بودن
2ـ جنبه حمایتی در عمل
دو قسم اول انقلاب اسلامی اگر چه موفق به صدور انقلاب در عرصه حمایتی یا عملی در مقاطع خاص نشده اما چون اصول نه شرقی و نه غربی را اجرا میکرد و قائل به از بین رفتن رژیم صهیونیستی بود به حد کافی در جهان اسلامی الهام بخش بود. منتهی آنچه امروزه از صدور انقلاب به معنی الهام بخش بودن که در سند چشم انداز نیز به آن اشاره شده است آمده منظور اثبات کار آمدی نظام اسلامی و حکومت اسلامی در عرصه علم و دانش و فنآوری و اقتصاد و اجتماع و سیاست و ... است که چنانچه انقلاب اسلامی بتواند کارآمدی خود را در این عرصهها به اثبات برساند، خلاء الگوی حکومتی که از طرف معارضان و مخالفان اسلام مطرح شد بر میشمرد. لذا منبع مهمی برای تغذیه الگوی حکومتی برای جنبشهای اسلامی و ملتهای مسلمان برای کنار زدن حکومتگران دست نشانده و فاسد و برپا کردن حکومت اسلامی بومی هر کشور میشود.
لذا تأکید امام (ره) بر اینکه اگر ما کوتاه بیاییم، دشمنان ما کوتاه نخواهند آمد (و قریب به این مضمون) ناظر به این مطلب است که انقلاب اسلامی اگر بخواهد، اسلامی به معنای اسلام ناب محمدی باقی بماند، دشمنان دست از سر آن بر نخواهند داشت که اسلام اصیل بالذات الگو بودن و الهام بخش بودن و صدور خود را داراست . لذا هدف تیر دشمنان واقع خواهد شد حتی اگر به ظاهر در برخی موارد کوتاه بیاید یا نخواهد در ظاهر دست به صدور انقلاب بزند. بنابراین اگر انقلاب اسلامی در انتظار حل مشکلات و مسائل داخلی بنشیند دشمنان خارجی تا ابدالدهر برای ما مشکل خواهند آفرید و ما را مشغول خواهند کرد. از طرفی نیز حل مشکلات داخلی نیز به این است که به نوعی قدرت دشمن بر روی انقلاب اسلامی متمرکز نشود و قدرت بازدارندگی آن در جنبشهای اسلامی و مقاومت مردمی پخش شود تا در عین حالی که قدرت دشمنان انقلاب اسلامی تحلیل میرود انقلاب اسلامی بتواند در داخل به مشکلات خود رسیدگی کند. ضمن اینکه محیط انقلاب اسلامی نیاز به محیطی همسو در خارج دارد تا بتواند به اهداف عالیه خود برسد. و اگر محیط منطقهای انقلاب اسلامی حالت معارضه داشته باشد، انقلاب اسلامی آرامش لازم را در داخل برای رسیدن به اهداف خود را نخواهد داشت. لذا انقلاب اسلامی بوسیله صدور انقلاب و حمایت معنوی و مادی از جنبشهای اسلامی حرکتهای منطقهای را با جریان انقلاب اسلامی همسو می کند تا فشار از خارج را بر روی انقلاب کاهش دهد. به عنوان مثال جنگ ایران و عراق، انقلاب اسلامی را درگیر جنگ منطقهای و جهانی کرد لذا نتوانست در آن مقطع به اهداف تعالی انسانی خود در یک سیستم طراحی شده اسلامی در عرصه سیستم اقتصادی و اجتماعی، حکومتی و به نحو کامل بپردازد. و نسبت به اسلامی کردن آنها اقدام اساسی و برنامهریزی بلند مدت انجام دهد. و نیروهای اصیل انقلاب صرف جنگ شدند و وارد عرصه اقتصادی وکارآمدی اقتصادی به عنوان زیربنای بلند مدت انقلاب و کارآمدی علمی و فنآوری نشدند. گرچه به فرموده حضرت امام (ره) ما هر چه داریم از جنگ است اما صرف نیروهای اصیل انقلاب و شهادت آنها ناشی از همین محیط ناامن خارجی انقلاب اسلامی بود که آن را تهدید میکرد و لازم بود که این محیط را بوسیله صدور انقلاب و الهام بخشی در بین جنبشهای اسلامی همسو کرد.
3ـ سومین عاملی که باعث استقبال گسترده کشورهای اسلامی از انقلاب اسلامی شد حمایت انقلاب اسلامی از فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی بود، چرا که قبلا حمایت از فلسطین توسط اعراب به بهانه عربیت قومی و ناسیونالیسم عربی صورت میگرفت اما حمایت انقلاب اسلامی از فلسطین جنبه اسلامی به این حمایت بخشید، و منجر به اسلامی شدن قضیه فلسطین گشت که به عنوان نقطه مشترک تمام مسلمانان از عرب گرفته تا عجم بود. لذا انقلاب اسلامی به عنوان الگوی حمایت اسلامی از مردم و سرزمین فلسطین مورد توجه تمام مسلمانان جهان قرار گرفت. از طرفی نیز حمایت انقلاب اسلامی از فلسطین از عوامل کاهش نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در منطقه به شمار میرفت. چرا که شوروی برای کاهش نفوذ آمریکا که بوسیله رژیم صهیونیستی در خاورمیانه صورت میگرفت و افزایش نفوذ خود در خاورمیانه به حمایت از کشورهای عربی بویژه مصر، سوریه و نیز جنبشهای رهایی بخش فلسطین میپرداخت. لذا در مقاطع مختلف از سوریه، مصر و جنبشهای رهایی بخش فلسطین حمایت میکرد. بنابراین جنبش آزادی بخش فلسطین (ساف) جنبه سوسیالیستی به خود گرفته بود و با رویکردی ناسیونالیستی و سوسیالسیتی با رژیم صهیونیستی مبارزه میکرد و جایی برای مبارزه اسلامگراها در فلسطین اشغالی وجود نداشت. لذا در مقطع خاصی ما شاهد کمک 50 میلیون دلاری رژیم صهیونیستی به اسلامگراهای میانهرو در فلسطین برای تقویت آنها هستیم تا به نوعی بتوانند به عنوان رقیبی در برابر ناسیونالیستهای مبارز مطرح شوند و اسراییل از چنگال مبارزاتی سوسیالیستها و ناسیونالیستهای (ساف) سازمان آزادی بخش فلسطین رهایی یابد و آنها بدین وسیله تضعیف گردند. (ر ج به: هرایر کمجیان ، انقلاب در جهان عرب بخش فلسطین)
با پیروزی انقلاب اسلامی و شعار نه شرقی و نه غربی که کمونیسم را طرد کرد و از طرفی از قضیه فلسطین از جنبه اسلامی حمایت کرد و به نوعی رهبری جریان حمایت از فلسطین را به دوش گرفت. (که قبلا توسط ناسیونالیسم عربی به رهبری جمال عبدالناصر شکست خورده بود و نیز بوسیله کمونیسم شوروی بازیچه اهداف 2 قطب قدرت گردیده بود) بنابراین ما شاهد تغییر رویکرد عظیم مبارزاتی مردم و مسلمانان فلسطین متأثر از انقلاب اسلامی از جنبش ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) که رویکردی سوسیالیستی داشت به سمت مبارزات مسلحانه اسلامی به سبک جهاد اسلامی و حماس که گروهها و جنبشهای مبارزاتی اسلامی هستند و شکلگیری انتفاضههای پیاپی هستیم. البته در این میان نباید از موفقیتهای امام موسی صدر در لبنان در شکلدهی متفاوت اسلامی شیعیان در برابر رژیم صهیونیستی و جریانهای معارض مسیحی و تأثیرگذاری مستقیم بر مسلمانان فلسطین در تغییر شیوه مبارزاتی آنها غافل بود.
در نهایت تأثیر اندیشههای امام در قالب انقلاب اسلامی را میتوان به صورت موردی در کشورهای مختلف این گونه بیان کرد:
1_انقلاب اسلامی موجب تسریع در روند بیداری اسلامی شد: چرا که بررسیها نشان میدهد سرخوردگی مسلمانان از حکومتهای خود چه در جهان عرب و چه در آسیای میانه در تأمین نیازهای مادی و معنوی آنها و بالاخص مسئله فلسطین در جهان عرب موجب بیداری اسلامی شده بود.
اما انقلاب اسلامی با پیروزی خود این روند را تسریع کرد به طوری که از پیروزی انقلاب اسلامی تا فروپاشی شوروی سابق تعداد مساجد در این 10 سال به 2 برابر کل تاریخ شوروی رسید که تحلیلگران معتقدند که انقلاب اسلامی باعث رشد بیداری اسلامی در شوروی شد و فروپاشی شوروی را 10 سال به جلو انداخت . یا اینکه مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 ما شاهد فتح مکه توسط گروه اخوان المسلمین عربستان هستیم که گرچه وهابی بودند اما هنگام فتح مکه، شعارهای آنها هر اعتقاد به اینکه تنها راه مبارزه راه امام حسین (ع) است و نیز اعتقاد به مهدویت آنها (که هر دو این عناصر، عناصر اصلی تشکیل دهنده انقلاب اسلامی بودند) باعث شد که علما و حکومتگران سعودی آنها را متهم به خمینیسم بکنند و نیز شورش 400 هزار نفری شیعیان مقارن با انقلاب اسلامی روز عاشورا در شهر حصا و به خاک و خون کشیده شدن آنها توسط عمال سعودی نشان از تأثیر انقلاب اسلامی در عربستان داشت. همچنین کودتای بحرین در سالهای مقارن با انقلاب که توسط شیعیان بحرین و رهبری سید هادی مدرسی، شاگرد امام در حوزه علمیه نجف که منجر به شکست شد و قیام مردم عراق در عاشورای 1979 (1357) و سرکوب و کشتار خونین مردم عراق و اعدام آیتالله محمدباقر صدر چند ماه پس از انقلاب نشان از تأثیرات عمیق انقلاب اسلامی در روند بیداری اسلامی و فعال شدن جنبشهای اسلامی داشت.
2ـ تشکیل نیروهای جدید مبتنی بر اندیشههای امام (ره) در لبنان و فلسطین : از جمله این جنبشها جنبش توحید الاسلام که از اهل سنت میباشند به رهبری شیخ سعید شعبان و از حامیان انقلاب اسلامی و امام (ره) به شمار میآید بود. گروه دیگر اهل سنت جنبش عمل اسلامی به رهبری فتحی تکن است که از نظر شعار هم عقیده با انقلاب اسلامی میباشد. از دیگر گروههای اسلامی نیز که منتسب به تشیع میباشد جنبش حزبالله لبنان و جنبش امل اسلامی میباشد که از نیروهای جدید لبنان به شمار میروند که منبعث از انقلاب اسلامی قائل به ایجاد حکومت اسلامی هستند (اما بنا به دلایلی از جمله تکثر اقوام ، پلورالیسم قدرت را در ساختارهای حکومتی پذیرفتهاند) . در فلسطین نیز جنبش حماس و جهاد اسلامی که به فکر برقراری حکومت اسلامی هستند و از طرفی ، طرفداران انقلاب اسلامی به شمار میروند.
3ـ ایجاد و تقویت بنیادگرایی دینی در غرب ، اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) تنها بر کشورهای اسلامی تأثیر نگذارد بلکه بر روی غرب نیز تأثیر داشت. این تأثیر خود را به صورت تقویت بنیادگرایی دینی و بازگشت سیاست به عرصه دین و بالعکس گذاشت. از آنجا که غرب با ایجاد و تقویت سکولاریسم، دین را از سیاست جدا کرده بود، لذا سرخوردگی معنوی ناشی از عدم رعایت مسائل دینی که فطری انسان نیز میباشد در عرصه خانواده و فروپاشی آن در غرب، فسادهای روز افزون اخلاقی و جنسی (به خصوص از لحاظ کودکآزاری، عدم رعایت حقوق زنان و تقلیل نقش زنان تا حد ابزار در دست تبلیغات و سرمایهداری و ...) همچنین خشونتهای فزاینده ناشی از ترویج سکس و بیبند و باری و فیلمهای خشونتآمیز که از طریق رسانههای عمومی ترویج میشود و ... باعث روی آوردن مردم غرب به سمت معنویت شده است. بنابراین امروزه بسترهای لازم برای معنویت خواهی در اکثر مردم غرب پدیدار شده است. لذا ما شاهد جنبشهای اجتماعی از نوع دینی در اروپا و بویژه در آمریکا و در حمایت از سلامت اخلاقی و جنسی و حمایت از کانون خانواده میباشیم. همچنین شاهد گسترش انواع مذاهب فردی و معنویت گرا مانند بودیسم، حرکتهای صوفیانه اسلامی و ... به عنوان پاسخی به معنویت خواهی مردم در غرب هستیم. در این بین آنچه تأثیر قابل ملاحظهای در عرصه دین خواهی مردم در غرب داشته انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی توانست با شعار پیوند دین و سیاست و بازگشت آن به عرصه سیاست تأثیر گذار باشد.
این تأثیر خود را به صورت تشکیل مؤسسات و سازمان های اسلامی در غرب و نیز تأثیر مستقمی بر روی مردم مسیحی بروز داد. به طوری که مردم خواهان بازگشت مسیحیت به عنوان دین بومی اصلی آنها به عرصه سیاست شدند. از طرفی گرچه تشکیل مؤسسات اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چند برابر شده است اما در عمل این مؤسسات یا به صورت سلفی میباشند که از طریق عربستان و سازمان رابطه العالم الاسلامی حمایت مالی شوند یا بوسیله مصر و جامع الازهر حمایت آموزشی و معنوی میشوند و یا اینکه ضمن پذیرش تعارض میان اسلام و غرب در عرصه اجتماع ـ برای فرار از تأثیرات اجتماعی فرهنگ غرب به سمت حرکتهای صوفیانه و فردی کشیده شدهاند، و البته مؤسسات یا سازمانهای بسیاری نیز در غرب بوجود آمده که تحت تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی بوده و از این حیث فارغ از نوع مذهب از طرفداران انقلاب اسلامی به شمار میآیند (برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به اسلام و مسلمانان در انگلستان ، اسلام و مسلمانان در آمریکا، اسلام و مسلمانان در فرانسه ، فهمیه وزیری ، مرکز پژوهشهای برون مرزی صدا و سیما)
بنابراین آنچه که امروزه در غرب شاهد هستیم به نوعی پاسخ و سد و مانعی است برای نفوذ انقلاب اسلامی که به صورت حمایت از نوع خاص از اسلامگرایی از طریق عربستان صورت میپذیرد ضمن اینکه در موارد متعدد دولتمردان در غرب برای کم کردن تأثیر پیام انقلاب اسلامی که همان اسلام سیاسی و اجتماعی است و پاسخ به نیاز دین خواهی و معنویت گرایی در غرب، سعی در تقویت بنیادگرایی مسیحیت و بازگشت آن به عرصه اجتماع کردهاند تا بدین وسیله انقلاب اسلامی نتواند از خلاء معنوی موجود در غرب استفاده کند و ایدئولوژی خود را گسترش دهد به طوری که در اواخر دهه 1990 ، 953 نماینده در مجلس سنای آمریکا خواستار بازگشت مجدد دین به عرصه اجتماع و سیاست و برداشتن قید سکولاریسیم در جامعه و حکومت آمریکا شدند.
5ـ تشکیل جنبشهای مبارزاتی مبتنی بر اندیشههای اسلامی حضرت امام (ره) قیامهای مختلف و مبارزات گوناگونی در کشورهای مسلمان با سبکهای متفاوت در چند دهه گذشته منبعث از انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته از جمله ؛ قیام شیعیان در سال 1979 در شهر حصا، در روز عاشورا که تا 10 سال ادامه پیدا کرد. همچنین قیام وهابیت اخوان المسلمین که به خاطر شعارهای این گروه به آنها اتهام خمینیسم زدند.
در ارتش تونس، چند ده نفر به اتهام انجام کودتا و پیروی از مشی انقلاب اسلامی ایران و حمایت از آن دستگیر شدند. در بحرین حکومت این کشور کودتای سال 1979 را به سید هادی مدرسی ، شاگرد امام (ره) در حوزه نجف منتسب کرد. در عراق ، در سالهای 78 و 79 تظاهرات عاشورای حسینی به رهبری آیتالله محمدباقر صدر که از انقلاب اسلامی حمایت تام کرد، به خاک و خون کشیده شد.
Ferdinand marcosBeniano Aylino) اشاره داشت. سناتوری از کار برکنار شده که برای تصدی مقام ریاست جمهوری با «مارکوس» رقابت میکرد.
JaimeCardind) کوشید تا به نحوی انگیزه روحانی انقلابی که به راه انداخته بود را تأمین نماید. اگر چه پاسخ کاردینال صریح و آشکار بود:
«او نمیتواند نقش آیتالله خمینی را در فیلیپین بازی کند» اما این مطلب بیانگر نکتهای مهم است: الگوی «آیلینو» برای ایجاد انقلاب در فیلیپین برگرفته از انقلاب ایران بود، اما علت ناموفق بودن «آیلینو» جز این نبود که او ساخت متفاوت ایران و فیلیپین را از حیث سیاسی ـ مذهبی لحاظ نکرده بود. به عبارت سادهتر، ساختار ویژه فیلیپین هرگز نتوانست رهبری مذهبی چون روحالله خمینی (ره) را پرورش دهد و در زیر پرچم این رهبری «مارکوس» را سرنگون کند. (مقاله دکتر فرانسوا توال، ژئوپلیتیک شیعه ترجمه دکتر اصغر افتخاری).
این جنبشها در کشورهایی که خود داعیه اسلامی بودن را مثل تونس، لیبی، سودان ، مراکش داشتند صورت نگرفت و انقلاب اسلامی در همان اصول مشترک و عمومی (تأکید بر اسلامیت، الگوی حکومت اسلامی از حیث بومی بودن، مبارزه با استکبار ، مبارزه با صهیونیسم و ...) برای آنها الگو بود و موضوعیت داشت و از آنجا که دولتهای حاکم و مردم در این کشورها همیشه در کش و قوس اسلامی بودن حرکت میکردند، لذا جنبشهای مبارزاتی اسلامی در آنجا یا مشاهده نشده و یا کمتر مشاهده شده است.
6ـ تأثیر انقلاب اسلامی و اندیشه امام (ره) بر حوزه اندیشه جنبشهای اسلامی به ویژه در مصر و جهان عرب تأثیر انقلاب اسلامی را میتوان از حیث ضرورت بازگشت علما به عرصه سیاست و لزوم به دست گرفتن سیاست توسط آنها را بعد از یک دوره طولانی فترت که توسط اندیشههای غرب زدهها از جامعه مصر رخت بر بسته بود، در آرای متفکران معاصر مصری مشاهده کرد. اما وجود سابقه تاریخی خلافت و حکومت فاطمیان در مصر بازتاب انقلاب اسلامی و اندیشه امام (ره) را در عرصه دین و سیاست به سمت خاصی حرکت میداد که تحت تأثیر اندیشههای اهل سنت و خاص جامعه اسلامی مصر بود. لذا منظور از حمایت از علما حمایت از ورود علمای اهل سنت و برخاسته از جامعه اسلامی مصر به عرصه سیاست میباشد.
برای مطالعه دقیقتر و بیشتر رجوع کنید به منابع زیر:
1. انقلاب در جهان عرب: هرایر دکمجیان ، نشر: کیهان، (موضوع مصر و فلسطین)
2. اسلام و مسلمانان در آمریکا: محمود خداقلیپور ـ فهیمه وزیری ، نشر: مرکز انتشار دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، 1379 ، چاپ اول
3. تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی: دکتر محمد باقر حشمتزاده ، نشر: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1385، همکار فنی نشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، نوبت چاپ : اول ، زمستان 1377
4. عزت شیعه ، همکار فنی نشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، نوبت چاپ : اول ، زمستان 1377 ،نویسنده: محسن کمالیان ، علیاکبر رنجبر کرمانی
5. اسلام و مسلمانان در انگلستان: فهیمه وزیری ، معاونت برون مرزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ، بوستان کتاب قم ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، نوبت چاپ اول : 1383
6. کتاب مجموعه مقالات اسلام بر آمریکا به کوشش: دکتر رامین خانبگی ، مرکز مطالعات فرهنگی ـ بینالمللی و معاونت پژوهش ، با همکاری اداره کل اروپا ـ امریکا ، انتشارات بینالمللی الهدی ، ترجمه: گروه مترجمان ، نوبت چاپ: چاپ اول، 1385 ش
7. آمریکا و اسلام سیاسی رویارویی فرهنگها یا تضاد منافع ، مؤلف: فوازای ، جرجیس ، مترجم: سید محمد کمال سروریان ، ناشر: پژوهشکده مطالعات راهبردی ـ نوبت چاپ: اول زمستان 1382
8. عصر امام خمینی (ره) میراحمد رضا حاجتی ـ ناشر: بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی) ، نوبت چاپ: اول ، 1381
9. سرزمین اسلام شناخت کشورهای اسلامی و نواحی مسلمان نشین جهان غلامرضا گلی زواره ، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، نوبت چاپ : دوم بهار 1377
10. تأثیرات انقلاب اسلامی ایران در گستره جهانی «دیدگاه نویسندگان و تحلیلگران خارجی» دکتر اصغر افتخاری ، نامه پژوهش 10 و 11
www.irdc.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت :samsam
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جهان به صورت 2 قطبی مطرح بود و بقیه کشورها اقمار این 2 قطب محسوب میشدند. لذا روابط کشورهای اسلامی با یکدیگر بر مبنای روابط اقماری 2 قطب با یکدیگر صورت میگرفت. در این بین گاهی کشورهای اسلامی موفق به ایجاد اتحاد بین یکدیگر در سطح منطقهای میشدند و هدفهای ملی خود را در این سطح دنبال میکردند. از عناصر اصلی مقوم این اتحاد منطقهای تکیه بر ناسیونالیسم عربی برای حل مشکلات جامعه عربی در عرصههای مختلف بود. بنابراین جنبشهای اسلامی در منطقه و حتی داخل کشورهای اسلامی متأثر از ناسیونالیسم بودند چه از حیث تأثیرگذاری در حوزه داخل و چه عرصه خارجی. اتحاد کشورهای عربی نیز حول محور عربیت و تشکیل اتحادیه عرب با محوریت مصر و تأکید بر ناسیونالیسم عربی باعث شد که موضعگیری کشورهای عرب مسلمان در برابر مشکلات پیشروی جهان عرب در عرصه خارجی جنبه عربی به خود بگیرد. لذا در برابر بحران اصلی جهان عرب یعنی رژیم صهیونیستی با تکیه بر ناسیونالیسم عربی ایستادگی میکردند.
شکست ارتشهای عرب در برابر رژیم صهیونیستی در سال 1967 میلادی و بعد از آن شکست مصر و سوریه از رژیم صهیونیستی در سال 1967 میلادی و بعد از آن شکست مصر و سوریه از رژیم صهیونیستی در سال 1973، ناسیونالیسم عربی را به عنوان تنها ایده ایستادگی در برابر مشکلات جهان عرب به ویژه رژیم صهیونیستی زیر سؤال برد و موجب شکستن هیمنه ناسیونالیسم عربی یگانه راه حل خروج از بحران شد. مشکلات اقتصادی کشورهای عرب به ویژه مصر و کشورهای عرب آفریقایی که به نوعی از نعمت نفت بیبهره بودند باعث شد نتوانند بر مشکلات اقتصادی در عرصه داخلی فائق آیند. این سرخوردگی داخلی مردم به علاوه شکست اعراب درگیر در جنگ از رژیم صهیونیستی باعث شد بسترهای مناسب سیاسی، مبارزاتی در داخل کشورهای عرب مسلمان به ویژه در کشورهای عرب مسلمان آفریقایی و بالاخص کشورهای درگیر با رژیم صهیونیستی شکل بگیرد. بسترهای شکلگیری جنبشهای اسلامی و شیوههای مبارزاتی آنها در کشورهای مختلف اسلامی در خاورمیانه و آفریقا متناسب با فضای خاص هر کدام از کشورهای اسلامی فرق میکرد. در سوریه اسلامگرایان اخوانالمسلمین اقدام به برگزاری تظاهرات کردند که منجر به سرکوبی آن توسط حزب بعث سوریه شد. در مصر حرکتها و جنبشهای سیاسی ـ اجتماعی بویژه اخوانالمسلمین وارد عرصه مبارزات انتخاباتی شدند.
با ایجاد جنبشهای اخوانالمسلمین در 100 کشور اسلامی با تاکتیکهای مبارزاتی مختلف متناسب با فضای خاص هر کشور اسلامی که در تمام آنها اصول مشترکی دنبال میشد. گروههای اسلامی حکومتگران خود را از حیث پاسخگویی به بحرانهای موجود و الگوی حکومتی آنها به چالش کشیدند تمام گروههای اسلامی برخاسته از اسلام و خواستار اجرای اسلام در عرصه داخلی برای حل مشکلات بودند. این گروهها کمابیش اهداف مشترکی را دنبال میکردند که از آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
1. ایجاد الگوی بومی حکومت (فراخور حال هر کشور مسلمان) مبتنی بر اسلامیت
2. ایجاد اسلام سیاسی فعال که پاسخی بود به چالشهای حکومتگران عرب در عدم کارایی بویژه در رویارویی با آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیز مشکلات اقتصادی داخلی
3. ایجاد اتحاد اسلامی بین گروههای اسلامی مختلف به عنوان راهکاری برای حل مسائل مسلمانان و رویارویی با رژیم صهیونیستی و استکبار آمریکایی
5. مردم گرایی که نماد کامل آن را میتوان در اسلام و حکومت اسلامی یافت که حکومتگران عرب ، در این بخش ناکارآمد بودند.
اما این موارد در بسیاری از جاها به صورت عملی تحقق نیافت و علت آن نیز سرکوبهای فراوان حکومتهای عرب به ویژه در مصر و برخی از کشورهای اسلامی بزرگ بود که در آنجا هزاران نفر از مسلمانان تا پیروزی انقلاب اسلامی قتل عام شدند.
انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر جنبشهای اسلامی معاصر
الف) اسلامی بودن انقلاب ایران در تأکید بر( اسلامیت انقلاب نه شیعی بودن آن) به عنوان راهکار اصلی پیروزی انقلاب اسلامی
ب) انقلاب اسلامی متأثر از اندیشههای حضرت امام و رهبری ایشان توانست رژیمی را نابود کند که دست نشانده استکبار و ژاندارم منطقه بود و نشان داد که استکبار هر قدر هم که قوی باشد در برابر اراده انسانهای آزاد و مسلمان چیزی نیست، لذا ملتهای مسلمان دیگر نیز میتوانند رژیمهای دست نشانده و ظالم خود را که به مراتب ضعیفتر از رژیم شاهنشاهی ایران است نابود کنند.
ج) امام به وسیله انقلاب اسلامی و مردم مسلمان ایران توانست در مقابل استکبار جهانی بایستد که پیش از این جنبشهای اسلامی تحت فشار حکومتهای خود، خویش را قادر به این کار نمیدیدند. لذا حرکت انقلاب اسلامی در برابر فشار استکبار و تحمل آنها باعث افزایش ضریب سختی پذیری و تحمل پذیری سایر جنبشهای اسلامی در برابر استکبار شد. تحمل فشارها و تحریمهای استکبار جهانی بویژه آمریکا توسط جمهوری اسلامی در 28 سال گذشته، امید به مقاومت را در بین سایر مسلمانان جهان تشدید کرده است. مواردی که جمهوری اسلامی مستقیما آمریکا را به چالش طلبیده است، از مواردی میباشد که تأثیرات ژرفی بر مقاومت جنبشهای اسلامی گذاشته، به ویژه جریان گروگان گیری لانه جاسوسی که باعث فروپاشی هیمنه آمریکا در جهان اسلام شد. باعث شد که جنبشهای اسلامی توانایی مقابله با آمریکا و رژیم صهیونیستی را در خود ببینند و شرایط سخت مبارزه را تحمل کنند.
د) تأکید بر نمادهای مشترک که بین تمام مذاهب اسلامی مشترک است مانند شعار «اللهاکبر».
استفاده از این شعارها و نماد مشترک مسلمانان در پیروزی انقلاب اسلامی و نیز استفاده از این شعار در نبرد حق و باطل انقلاب اسلامی با عراق باعث شد که جمهوری اسلامی به عنوان کشور مسلمانی که با اتکا به این شعار و نماد به پیروزی رسید به عنوان الگوی اسلامی سایر مسلمانان قرار گیرد.
2ـ صدور انقلاب و ماهیت و معانی آن و نقش صدور انقلاب در معرفی الگوی حکومتی به سایر جنبشهای اسلامی
دومین عاملی که باعث استقبال مسلمانان سایر کشورها به خصوص مسلمانان خاورمیانه و آفریقا از انقلاب اسلامی شد، عدم سکوت انقلاب اسلامی در برابر مواضع کشورهای استکباری ، به ویژه آمریکا در استضعاف مسلمانان سایر کشورها میباشد. از آنجا که این عدم سکوت به صورت حمایت عملی از مستضعفین جهان بالاخص مستضعفین مسلمان در قالب صدور انقلاب اسلامی انجام میشد، لذا ملتهای مسلمان و جنبشهای اسلامی به انقلاب اسلامی با عنوان حامی نگاه میکردند و همیشه موضع مثبت نسبت به انقلاب اسلامی داشتند. این نگاه مثبت که ریشه در ماهیت صدور انقلاب اسلامی داشت، منبعث از اسلام و اندیشههای امام خمینی (ره) بود. چرا که صدور انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه جنبه سلبی داشته باشد ، جنبه ایجابی داشت. بدین معنی که انقلاب اسلامی در ذات خود واجب الصدور بود و اگر دست به صدور و تبلیغات اسلام و حمایت از مستضعفین و مسلمانان تحت ستم نمیزد، ماهیت اسلامی خود را از دست میداد. دلایل این مسئله را نیز با آیات ، روایات و احادیث مختلف میتوان بیان کرد. از آن جمله حدیث (من سمع رجل ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس به مسلم) یا (من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس مسلم) و... است که نشان از جنبه ایجابی صدور انقلاب دارد و نشان میدهد که انقلاب اسلامی نه به خاطر واکنش به محیط خود و از موضع انفعال بخواهد دست به صدور انقلاب و فعال کردن جنبشهای اسلامی برای برون رفت خود از وضعیت پیش آمده بزند. بلکه به خاطر ماهیت اسلامی آن صدور برای آن واجب مینماید. لذا چنانچه ما در بسته میماندیم و دست به صدور انقلاب اسلامی نمیزدیم، ماهیت اسلامی انقلاب از بین میرفت لذا حضرت امام نیز فرمودند، که اگر ما در بسته بماینم قطعا با شکست مواجه میشویم. چرا که این شکست، شکست در اسلامیت است که هویت و ماهیت انقلاب اسلامی و نظام و جمهوری اسلامی است .
البته صدور انقلاب اسلامی به دو صورت اعمالی و اعلامی محقق کننده بدین معنی که ما در مواضع خود نسبت به مسلمانان جهان چه موضعی را اتخاذ میکنیم و نیز در عرصه عمل چگونه از آنها حمایت میکنیم.
نکته دیگر اینکه صدور انقلاب دو نوع است:
1- جنبه الهام بخش بودن
2ـ جنبه حمایتی در عمل
دو قسم اول انقلاب اسلامی اگر چه موفق به صدور انقلاب در عرصه حمایتی یا عملی در مقاطع خاص نشده اما چون اصول نه شرقی و نه غربی را اجرا میکرد و قائل به از بین رفتن رژیم صهیونیستی بود به حد کافی در جهان اسلامی الهام بخش بود. منتهی آنچه امروزه از صدور انقلاب به معنی الهام بخش بودن که در سند چشم انداز نیز به آن اشاره شده است آمده منظور اثبات کار آمدی نظام اسلامی و حکومت اسلامی در عرصه علم و دانش و فنآوری و اقتصاد و اجتماع و سیاست و ... است که چنانچه انقلاب اسلامی بتواند کارآمدی خود را در این عرصهها به اثبات برساند، خلاء الگوی حکومتی که از طرف معارضان و مخالفان اسلام مطرح شد بر میشمرد. لذا منبع مهمی برای تغذیه الگوی حکومتی برای جنبشهای اسلامی و ملتهای مسلمان برای کنار زدن حکومتگران دست نشانده و فاسد و برپا کردن حکومت اسلامی بومی هر کشور میشود.
لذا تأکید امام (ره) بر اینکه اگر ما کوتاه بیاییم، دشمنان ما کوتاه نخواهند آمد (و قریب به این مضمون) ناظر به این مطلب است که انقلاب اسلامی اگر بخواهد، اسلامی به معنای اسلام ناب محمدی باقی بماند، دشمنان دست از سر آن بر نخواهند داشت که اسلام اصیل بالذات الگو بودن و الهام بخش بودن و صدور خود را داراست . لذا هدف تیر دشمنان واقع خواهد شد حتی اگر به ظاهر در برخی موارد کوتاه بیاید یا نخواهد در ظاهر دست به صدور انقلاب بزند. بنابراین اگر انقلاب اسلامی در انتظار حل مشکلات و مسائل داخلی بنشیند دشمنان خارجی تا ابدالدهر برای ما مشکل خواهند آفرید و ما را مشغول خواهند کرد. از طرفی نیز حل مشکلات داخلی نیز به این است که به نوعی قدرت دشمن بر روی انقلاب اسلامی متمرکز نشود و قدرت بازدارندگی آن در جنبشهای اسلامی و مقاومت مردمی پخش شود تا در عین حالی که قدرت دشمنان انقلاب اسلامی تحلیل میرود انقلاب اسلامی بتواند در داخل به مشکلات خود رسیدگی کند. ضمن اینکه محیط انقلاب اسلامی نیاز به محیطی همسو در خارج دارد تا بتواند به اهداف عالیه خود برسد. و اگر محیط منطقهای انقلاب اسلامی حالت معارضه داشته باشد، انقلاب اسلامی آرامش لازم را در داخل برای رسیدن به اهداف خود را نخواهد داشت. لذا انقلاب اسلامی بوسیله صدور انقلاب و حمایت معنوی و مادی از جنبشهای اسلامی حرکتهای منطقهای را با جریان انقلاب اسلامی همسو می کند تا فشار از خارج را بر روی انقلاب کاهش دهد. به عنوان مثال جنگ ایران و عراق، انقلاب اسلامی را درگیر جنگ منطقهای و جهانی کرد لذا نتوانست در آن مقطع به اهداف تعالی انسانی خود در یک سیستم طراحی شده اسلامی در عرصه سیستم اقتصادی و اجتماعی، حکومتی و به نحو کامل بپردازد. و نسبت به اسلامی کردن آنها اقدام اساسی و برنامهریزی بلند مدت انجام دهد. و نیروهای اصیل انقلاب صرف جنگ شدند و وارد عرصه اقتصادی وکارآمدی اقتصادی به عنوان زیربنای بلند مدت انقلاب و کارآمدی علمی و فنآوری نشدند. گرچه به فرموده حضرت امام (ره) ما هر چه داریم از جنگ است اما صرف نیروهای اصیل انقلاب و شهادت آنها ناشی از همین محیط ناامن خارجی انقلاب اسلامی بود که آن را تهدید میکرد و لازم بود که این محیط را بوسیله صدور انقلاب و الهام بخشی در بین جنبشهای اسلامی همسو کرد.
3ـ سومین عاملی که باعث استقبال گسترده کشورهای اسلامی از انقلاب اسلامی شد حمایت انقلاب اسلامی از فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی بود، چرا که قبلا حمایت از فلسطین توسط اعراب به بهانه عربیت قومی و ناسیونالیسم عربی صورت میگرفت اما حمایت انقلاب اسلامی از فلسطین جنبه اسلامی به این حمایت بخشید، و منجر به اسلامی شدن قضیه فلسطین گشت که به عنوان نقطه مشترک تمام مسلمانان از عرب گرفته تا عجم بود. لذا انقلاب اسلامی به عنوان الگوی حمایت اسلامی از مردم و سرزمین فلسطین مورد توجه تمام مسلمانان جهان قرار گرفت. از طرفی نیز حمایت انقلاب اسلامی از فلسطین از عوامل کاهش نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در منطقه به شمار میرفت. چرا که شوروی برای کاهش نفوذ آمریکا که بوسیله رژیم صهیونیستی در خاورمیانه صورت میگرفت و افزایش نفوذ خود در خاورمیانه به حمایت از کشورهای عربی بویژه مصر، سوریه و نیز جنبشهای رهایی بخش فلسطین میپرداخت. لذا در مقاطع مختلف از سوریه، مصر و جنبشهای رهایی بخش فلسطین حمایت میکرد. بنابراین جنبش آزادی بخش فلسطین (ساف) جنبه سوسیالیستی به خود گرفته بود و با رویکردی ناسیونالیستی و سوسیالسیتی با رژیم صهیونیستی مبارزه میکرد و جایی برای مبارزه اسلامگراها در فلسطین اشغالی وجود نداشت. لذا در مقطع خاصی ما شاهد کمک 50 میلیون دلاری رژیم صهیونیستی به اسلامگراهای میانهرو در فلسطین برای تقویت آنها هستیم تا به نوعی بتوانند به عنوان رقیبی در برابر ناسیونالیستهای مبارز مطرح شوند و اسراییل از چنگال مبارزاتی سوسیالیستها و ناسیونالیستهای (ساف) سازمان آزادی بخش فلسطین رهایی یابد و آنها بدین وسیله تضعیف گردند. (ر ج به: هرایر کمجیان ، انقلاب در جهان عرب بخش فلسطین)
با پیروزی انقلاب اسلامی و شعار نه شرقی و نه غربی که کمونیسم را طرد کرد و از طرفی از قضیه فلسطین از جنبه اسلامی حمایت کرد و به نوعی رهبری جریان حمایت از فلسطین را به دوش گرفت. (که قبلا توسط ناسیونالیسم عربی به رهبری جمال عبدالناصر شکست خورده بود و نیز بوسیله کمونیسم شوروی بازیچه اهداف 2 قطب قدرت گردیده بود) بنابراین ما شاهد تغییر رویکرد عظیم مبارزاتی مردم و مسلمانان فلسطین متأثر از انقلاب اسلامی از جنبش ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) که رویکردی سوسیالیستی داشت به سمت مبارزات مسلحانه اسلامی به سبک جهاد اسلامی و حماس که گروهها و جنبشهای مبارزاتی اسلامی هستند و شکلگیری انتفاضههای پیاپی هستیم. البته در این میان نباید از موفقیتهای امام موسی صدر در لبنان در شکلدهی متفاوت اسلامی شیعیان در برابر رژیم صهیونیستی و جریانهای معارض مسیحی و تأثیرگذاری مستقیم بر مسلمانان فلسطین در تغییر شیوه مبارزاتی آنها غافل بود.
در نهایت تأثیر اندیشههای امام در قالب انقلاب اسلامی را میتوان به صورت موردی در کشورهای مختلف این گونه بیان کرد:
1_انقلاب اسلامی موجب تسریع در روند بیداری اسلامی شد: چرا که بررسیها نشان میدهد سرخوردگی مسلمانان از حکومتهای خود چه در جهان عرب و چه در آسیای میانه در تأمین نیازهای مادی و معنوی آنها و بالاخص مسئله فلسطین در جهان عرب موجب بیداری اسلامی شده بود.
اما انقلاب اسلامی با پیروزی خود این روند را تسریع کرد به طوری که از پیروزی انقلاب اسلامی تا فروپاشی شوروی سابق تعداد مساجد در این 10 سال به 2 برابر کل تاریخ شوروی رسید که تحلیلگران معتقدند که انقلاب اسلامی باعث رشد بیداری اسلامی در شوروی شد و فروپاشی شوروی را 10 سال به جلو انداخت . یا اینکه مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 ما شاهد فتح مکه توسط گروه اخوان المسلمین عربستان هستیم که گرچه وهابی بودند اما هنگام فتح مکه، شعارهای آنها هر اعتقاد به اینکه تنها راه مبارزه راه امام حسین (ع) است و نیز اعتقاد به مهدویت آنها (که هر دو این عناصر، عناصر اصلی تشکیل دهنده انقلاب اسلامی بودند) باعث شد که علما و حکومتگران سعودی آنها را متهم به خمینیسم بکنند و نیز شورش 400 هزار نفری شیعیان مقارن با انقلاب اسلامی روز عاشورا در شهر حصا و به خاک و خون کشیده شدن آنها توسط عمال سعودی نشان از تأثیر انقلاب اسلامی در عربستان داشت. همچنین کودتای بحرین در سالهای مقارن با انقلاب که توسط شیعیان بحرین و رهبری سید هادی مدرسی، شاگرد امام در حوزه علمیه نجف که منجر به شکست شد و قیام مردم عراق در عاشورای 1979 (1357) و سرکوب و کشتار خونین مردم عراق و اعدام آیتالله محمدباقر صدر چند ماه پس از انقلاب نشان از تأثیرات عمیق انقلاب اسلامی در روند بیداری اسلامی و فعال شدن جنبشهای اسلامی داشت.
2ـ تشکیل نیروهای جدید مبتنی بر اندیشههای امام (ره) در لبنان و فلسطین : از جمله این جنبشها جنبش توحید الاسلام که از اهل سنت میباشند به رهبری شیخ سعید شعبان و از حامیان انقلاب اسلامی و امام (ره) به شمار میآید بود. گروه دیگر اهل سنت جنبش عمل اسلامی به رهبری فتحی تکن است که از نظر شعار هم عقیده با انقلاب اسلامی میباشد. از دیگر گروههای اسلامی نیز که منتسب به تشیع میباشد جنبش حزبالله لبنان و جنبش امل اسلامی میباشد که از نیروهای جدید لبنان به شمار میروند که منبعث از انقلاب اسلامی قائل به ایجاد حکومت اسلامی هستند (اما بنا به دلایلی از جمله تکثر اقوام ، پلورالیسم قدرت را در ساختارهای حکومتی پذیرفتهاند) . در فلسطین نیز جنبش حماس و جهاد اسلامی که به فکر برقراری حکومت اسلامی هستند و از طرفی ، طرفداران انقلاب اسلامی به شمار میروند.
3ـ ایجاد و تقویت بنیادگرایی دینی در غرب ، اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) تنها بر کشورهای اسلامی تأثیر نگذارد بلکه بر روی غرب نیز تأثیر داشت. این تأثیر خود را به صورت تقویت بنیادگرایی دینی و بازگشت سیاست به عرصه دین و بالعکس گذاشت. از آنجا که غرب با ایجاد و تقویت سکولاریسم، دین را از سیاست جدا کرده بود، لذا سرخوردگی معنوی ناشی از عدم رعایت مسائل دینی که فطری انسان نیز میباشد در عرصه خانواده و فروپاشی آن در غرب، فسادهای روز افزون اخلاقی و جنسی (به خصوص از لحاظ کودکآزاری، عدم رعایت حقوق زنان و تقلیل نقش زنان تا حد ابزار در دست تبلیغات و سرمایهداری و ...) همچنین خشونتهای فزاینده ناشی از ترویج سکس و بیبند و باری و فیلمهای خشونتآمیز که از طریق رسانههای عمومی ترویج میشود و ... باعث روی آوردن مردم غرب به سمت معنویت شده است. بنابراین امروزه بسترهای لازم برای معنویت خواهی در اکثر مردم غرب پدیدار شده است. لذا ما شاهد جنبشهای اجتماعی از نوع دینی در اروپا و بویژه در آمریکا و در حمایت از سلامت اخلاقی و جنسی و حمایت از کانون خانواده میباشیم. همچنین شاهد گسترش انواع مذاهب فردی و معنویت گرا مانند بودیسم، حرکتهای صوفیانه اسلامی و ... به عنوان پاسخی به معنویت خواهی مردم در غرب هستیم. در این بین آنچه تأثیر قابل ملاحظهای در عرصه دین خواهی مردم در غرب داشته انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی توانست با شعار پیوند دین و سیاست و بازگشت آن به عرصه سیاست تأثیر گذار باشد.
این تأثیر خود را به صورت تشکیل مؤسسات و سازمان های اسلامی در غرب و نیز تأثیر مستقمی بر روی مردم مسیحی بروز داد. به طوری که مردم خواهان بازگشت مسیحیت به عنوان دین بومی اصلی آنها به عرصه سیاست شدند. از طرفی گرچه تشکیل مؤسسات اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چند برابر شده است اما در عمل این مؤسسات یا به صورت سلفی میباشند که از طریق عربستان و سازمان رابطه العالم الاسلامی حمایت مالی شوند یا بوسیله مصر و جامع الازهر حمایت آموزشی و معنوی میشوند و یا اینکه ضمن پذیرش تعارض میان اسلام و غرب در عرصه اجتماع ـ برای فرار از تأثیرات اجتماعی فرهنگ غرب به سمت حرکتهای صوفیانه و فردی کشیده شدهاند، و البته مؤسسات یا سازمانهای بسیاری نیز در غرب بوجود آمده که تحت تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی بوده و از این حیث فارغ از نوع مذهب از طرفداران انقلاب اسلامی به شمار میآیند (برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به اسلام و مسلمانان در انگلستان ، اسلام و مسلمانان در آمریکا، اسلام و مسلمانان در فرانسه ، فهمیه وزیری ، مرکز پژوهشهای برون مرزی صدا و سیما)
علل رشد اسلامگرایی در غرب:
بنابراین آنچه که امروزه در غرب شاهد هستیم به نوعی پاسخ و سد و مانعی است برای نفوذ انقلاب اسلامی که به صورت حمایت از نوع خاص از اسلامگرایی از طریق عربستان صورت میپذیرد ضمن اینکه در موارد متعدد دولتمردان در غرب برای کم کردن تأثیر پیام انقلاب اسلامی که همان اسلام سیاسی و اجتماعی است و پاسخ به نیاز دین خواهی و معنویت گرایی در غرب، سعی در تقویت بنیادگرایی مسیحیت و بازگشت آن به عرصه اجتماع کردهاند تا بدین وسیله انقلاب اسلامی نتواند از خلاء معنوی موجود در غرب استفاده کند و ایدئولوژی خود را گسترش دهد به طوری که در اواخر دهه 1990 ، 953 نماینده در مجلس سنای آمریکا خواستار بازگشت مجدد دین به عرصه اجتماع و سیاست و برداشتن قید سکولاریسیم در جامعه و حکومت آمریکا شدند.
5ـ تشکیل جنبشهای مبارزاتی مبتنی بر اندیشههای اسلامی حضرت امام (ره) قیامهای مختلف و مبارزات گوناگونی در کشورهای مسلمان با سبکهای متفاوت در چند دهه گذشته منبعث از انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته از جمله ؛ قیام شیعیان در سال 1979 در شهر حصا، در روز عاشورا که تا 10 سال ادامه پیدا کرد. همچنین قیام وهابیت اخوان المسلمین که به خاطر شعارهای این گروه به آنها اتهام خمینیسم زدند.
در ارتش تونس، چند ده نفر به اتهام انجام کودتا و پیروی از مشی انقلاب اسلامی ایران و حمایت از آن دستگیر شدند. در بحرین حکومت این کشور کودتای سال 1979 را به سید هادی مدرسی ، شاگرد امام (ره) در حوزه نجف منتسب کرد. در عراق ، در سالهای 78 و 79 تظاهرات عاشورای حسینی به رهبری آیتالله محمدباقر صدر که از انقلاب اسلامی حمایت تام کرد، به خاک و خون کشیده شد.
Ferdinand marcosBeniano Aylino) اشاره داشت. سناتوری از کار برکنار شده که برای تصدی مقام ریاست جمهوری با «مارکوس» رقابت میکرد.
JaimeCardind) کوشید تا به نحوی انگیزه روحانی انقلابی که به راه انداخته بود را تأمین نماید. اگر چه پاسخ کاردینال صریح و آشکار بود:
«او نمیتواند نقش آیتالله خمینی را در فیلیپین بازی کند» اما این مطلب بیانگر نکتهای مهم است: الگوی «آیلینو» برای ایجاد انقلاب در فیلیپین برگرفته از انقلاب ایران بود، اما علت ناموفق بودن «آیلینو» جز این نبود که او ساخت متفاوت ایران و فیلیپین را از حیث سیاسی ـ مذهبی لحاظ نکرده بود. به عبارت سادهتر، ساختار ویژه فیلیپین هرگز نتوانست رهبری مذهبی چون روحالله خمینی (ره) را پرورش دهد و در زیر پرچم این رهبری «مارکوس» را سرنگون کند. (مقاله دکتر فرانسوا توال، ژئوپلیتیک شیعه ترجمه دکتر اصغر افتخاری).
این جنبشها در کشورهایی که خود داعیه اسلامی بودن را مثل تونس، لیبی، سودان ، مراکش داشتند صورت نگرفت و انقلاب اسلامی در همان اصول مشترک و عمومی (تأکید بر اسلامیت، الگوی حکومت اسلامی از حیث بومی بودن، مبارزه با استکبار ، مبارزه با صهیونیسم و ...) برای آنها الگو بود و موضوعیت داشت و از آنجا که دولتهای حاکم و مردم در این کشورها همیشه در کش و قوس اسلامی بودن حرکت میکردند، لذا جنبشهای مبارزاتی اسلامی در آنجا یا مشاهده نشده و یا کمتر مشاهده شده است.
6ـ تأثیر انقلاب اسلامی و اندیشه امام (ره) بر حوزه اندیشه جنبشهای اسلامی به ویژه در مصر و جهان عرب تأثیر انقلاب اسلامی را میتوان از حیث ضرورت بازگشت علما به عرصه سیاست و لزوم به دست گرفتن سیاست توسط آنها را بعد از یک دوره طولانی فترت که توسط اندیشههای غرب زدهها از جامعه مصر رخت بر بسته بود، در آرای متفکران معاصر مصری مشاهده کرد. اما وجود سابقه تاریخی خلافت و حکومت فاطمیان در مصر بازتاب انقلاب اسلامی و اندیشه امام (ره) را در عرصه دین و سیاست به سمت خاصی حرکت میداد که تحت تأثیر اندیشههای اهل سنت و خاص جامعه اسلامی مصر بود. لذا منظور از حمایت از علما حمایت از ورود علمای اهل سنت و برخاسته از جامعه اسلامی مصر به عرصه سیاست میباشد.
برای مطالعه دقیقتر و بیشتر رجوع کنید به منابع زیر:
1. انقلاب در جهان عرب: هرایر دکمجیان ، نشر: کیهان، (موضوع مصر و فلسطین)
2. اسلام و مسلمانان در آمریکا: محمود خداقلیپور ـ فهیمه وزیری ، نشر: مرکز انتشار دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، 1379 ، چاپ اول
3. تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی: دکتر محمد باقر حشمتزاده ، نشر: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1385، همکار فنی نشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، نوبت چاپ : اول ، زمستان 1377
4. عزت شیعه ، همکار فنی نشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، نوبت چاپ : اول ، زمستان 1377 ،نویسنده: محسن کمالیان ، علیاکبر رنجبر کرمانی
5. اسلام و مسلمانان در انگلستان: فهیمه وزیری ، معاونت برون مرزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ، بوستان کتاب قم ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، نوبت چاپ اول : 1383
6. کتاب مجموعه مقالات اسلام بر آمریکا به کوشش: دکتر رامین خانبگی ، مرکز مطالعات فرهنگی ـ بینالمللی و معاونت پژوهش ، با همکاری اداره کل اروپا ـ امریکا ، انتشارات بینالمللی الهدی ، ترجمه: گروه مترجمان ، نوبت چاپ: چاپ اول، 1385 ش
7. آمریکا و اسلام سیاسی رویارویی فرهنگها یا تضاد منافع ، مؤلف: فوازای ، جرجیس ، مترجم: سید محمد کمال سروریان ، ناشر: پژوهشکده مطالعات راهبردی ـ نوبت چاپ: اول زمستان 1382
8. عصر امام خمینی (ره) میراحمد رضا حاجتی ـ ناشر: بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی) ، نوبت چاپ: اول ، 1381
9. سرزمین اسلام شناخت کشورهای اسلامی و نواحی مسلمان نشین جهان غلامرضا گلی زواره ، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، نوبت چاپ : دوم بهار 1377
10. تأثیرات انقلاب اسلامی ایران در گستره جهانی «دیدگاه نویسندگان و تحلیلگران خارجی» دکتر اصغر افتخاری ، نامه پژوهش 10 و 11
www.irdc.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت :samsam
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}